کد خبر: ۲۹۰۵۵۲
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۶ 04 September 2016






گیلانغرب؛ رادومین؛ شهر مقاوم،کشور می نامند.در غرب استان کرمانشاه، قرارگرفته. شهرستان؛ازشرق؛ با اسلام آبادغرب، از شمال؛ با سرپلذهاب همجوار ازجنوب درجوار ایوانغرب ؛ به همسایگی ؛ نشسته است. ودرغرب ؛ آن، قصرشیرین ؛ با نخلهای بلندش؛ قرار گرفته،است. 
نام وپیشینه اش؛ رابرخی به دوران قاجارنسبت، داده؛ برخی،دیگرهم؛ قدمت،این؛ شهرمقاوم، را ازگذشته های؛ دورکه از مراکز بزرگ ایلی؛بشمار می آمده،است؛ نسبت،می دهند.
گیلانغرب؛ را به این دلیل،گیلان غرب؛ نامیده اند. که این؛منطقه؛ بدلیل وجود رودخانه هاوچشمه های؛ فراوانش؛ که درجایجای، این منطقه ازخودنشانه ای؛ به جای؛ گذاشته است. همچون؛ حلقه ای سبزبه گردن؛ کرمانشاه آویخته شده است.
گیلانغرب؛ بعلت خاک؛ حاصلخیز و تنوع آب وهوایی؛ که براین منطقه؛ حاکم است. عمده محصولات کشاورزی؛ مانندجو،برنج،گندم،ذرت، نخود،چغندرقندوصیفیجات؛نیزدراین؛ شهرستان کشت؛می شود.
تفرجگاهها و مکانهای تاریخی؛ که قدمت آن به دوران ساسانی؛ بازمی گردد.گیلانغرب رابه؛ مکانی دیدنی؛ تبدیل کرده؛ است.
وجود درخت مورت؛ که هم گیاهی درمانی؛ است، و هم، درباستان همچون؛ دیگر درختان، مقدس مورت احترام، ایرانیان، بوده؛ درجوار این، درخت مقدس؛ زرتشتیان عبادتگاه؛ می ساختند. و به؛نیایش و عبادت، می پرداختند.
مورت؛ که، از گیاهان گلدار و از تیره؛ موردیان است. درختچه ای است. از فرمانرو گیاهان و همیشه،سرسبزکه؛ همین سرسبزی،این گونه؛ گواه! ازاعتدال؛ آب وهوای؛ این منطقه، ازگذشته های؛ دورتا به امروز دارد.
گیلانغرب؛ به،علت وجود مراتع غنی و فرهنگ عشایری؛ سنتی،همواره میزبان قوم عشایر از دیگر نقاط استان و حتی ایوانغرب؛ در ایلام، بوده؛است. تپه باستانی قلعه؛یا به،زبان کردی کلهری؛((قلاکه)) در مرکز شهرچشم؛ هربیننده ای رابه؛ خودخیره می کند. قلعه تازه؛ حفاری شده است. که مرکز حکومت ایل کلهر در گذشته؛ بوده و از دیگر اثر تاریخی؛ گیلانغرب، می توان؛ به دخمه فرهاد یا همان فرهاد فرای کن، در عهد ساسانی؛ که در دشت دیره گردشگران؛ را به خود فرا می خواند. اشاره کرد.
گیلانغرب؛ این شهر با پیشینه کهن؛ درداشتن مراکز تفریحی و سیاحتی هم؛ سرآمد است. اماکنی چون میاندار که گویی، درختانش؛ دست به دست هم داده اند. تا با هنرنمایی آسمان آبی؛ چشم هر مسافری راکه گذرش، به این شهرستان؛ می افتد. به؛ خود بخواند. و گلین، با درختان انارش و دیگر میوه هایش؛ علاوه بر تامین معیشت؛ خانواده ای تفرجگاه انتخابی؛ دیگر مردمان؛ در شهرستانهای همسایه اش هم؛است. و گردنه قلادجه؛ که چون مادری؛ مهربان؛ در هر فصل از سال؛ درختان بلوطش دست محبت؛ خود را بر سر رهگدران می کشد. و در سایه اش نفسی تازه،می کنند. و از میوه اش می چینند و کامشان را شیرین؛می کنند. گویی؛ خالق جهان؛ جهانی کوچک؛ رادرگیلانغرب آفریده است. ازدرخت مورتش؛ گرفته؛ که بیشتردرآفریقامیروید تاگرمای بی امانش، گویی،تکه ای؛ ازکویر؛ در گیلانغرب؛ جامانده است. وآبها وچشمه های زیبایش؛ که طراوت راازگذشته های؛ دورتابه؛ امروزبه گیلانغرب آورده است. تاگواورسردش، که درزمستان؛بارش برف،چهره ای سفید؛ به آن داده. ولباس؛ سفیدش رابرتنش میپوشاند. 
گیلانغرب؛ جهان کوچکی؛است. ازداشته های زیبا؛ که دشتهای وسیع ارتفاعات؛بلندش رامحاصره کرده است. گویی؛ تاریخ؛ در گذر از روزها در این زیبای کوچک؛ از خود یادگاری؛ به جا گذاشته؛ است. در آن؛ جنگ؛شد. ولی؛ در مقابل؛دشمن ایستاد. تا برقرار بماند. وسرکش، بازی دراز و دیگر کوههایش این رابه خوبی؛ درحافظه شان؛ سپرده اند.تا به آیندگان نشان بدهند. که؛گیلانغرب؛ ایستاده؛است. تا بماند؛ ویران شد. ولی ذلیل؛نشد.
گیلانغرب؛ که درمیان سلسله ((کوههای زاگرس)) زندگی رابه نظاره نشسته؛ است. درختان زالزالکش؛ بامیوه های؛کوچک ولذیذش؛ کام مردمان ((زاگرس نشین)) این دیار؛ راشیرین،می کند. و درخت ((ون اش)) با شیره ای که ازجان  می دهد. تن؛ راصحت، می دهد.
گیلانغرب؛ هم نشان تاریخی،دارد؛ هم؛ دراین  عصر از خود نامی؛ بر سر زبانها دارد.
دومین ؛ شهر (( مقاوم کشور)) است.  تا که زنان و مردان؛ نامورش؛ در در جوار زاگرس؛ آرامش حاصل  از خون (( شهیدان)) را با جان ودل؛ بچشند.
نویسنده:حدیث جمشیدی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار