در چند ماه گذشته که ترامپ مدام از الفاظ خشن و گزینه نظامی علیه ایران استفاده میکرد بخوبی متوجه شد در دنیا تنهاست و نمیتواند هیچ اجماع و مشروعیتی برای حمله نظامی علیه ایران استفاده کند و در مقابل تمام دنیا از رفتار عقلانی و اجرای تعهد ایران در برجام بر اساس گزارشات سازمان انرژی اتمی که همواره در این مدت وفاداری ایران به تعهدات خود را تایید میکرد حمایت میکردند، لذا در دو ماه اخیر ترامپ بر اساس نظریه مشاوران خود رویه بر علیه ایران را تغییر و یکمرتبه بعنوان ناجی بشریت و مدافع صلح ظاهر گشت و به توکیو رفت و نخست وزیر آن کشور را روانه تهران نمود و در نامهای خواهان صلح و مذاکره شد.
از طرفی بولتون جنگ طلب را تضعیف و طوری وانمود کرد که تهدیدات قبلی تماما زاییده ذهن جنگ طلب بولتون و مشاوران همفکر آن بوده و خود (ترامپ) خواهان صلح است و از همه مهمتر از شروط ۱۲ گانه در مورد ایران عقب نشینی کرد و گفت: حاضر است بدون هیچ قید و شرطی مذاکره کند.
ولی آیا واقعا ترامپ صلح طلب است؟
برای پاسخ دادن به این سئوال باید بدقت تمام زوایای سخنان ترامپ و یاران نزدیک آن را همزمان با اقدامات عملی آنها مورد بررسی قرار داد تا به پاسخی مشخص و صحیح برسید.
اگر واقعا ترامپ صلح طلب است چرا همزمان با لفاظیهای خود کفیل وزارت دفاع آمریکا را به بروکسل پایتخت و مرکز فرماندهی ناتو گسیل داشت تا با همپیمانان نظامی امنیتی خود در مورد حمله نظامی به ایران مذاکره کند و بدنبال اجماع برای استفاده از گزینه نظامی علیه ایران است و این خود نشانگر یک واقعیت است که آمریکا زمین بازی خود را فقط در ظاهر عوض کرد تا به دنیا و افکار عمومی بقبولاند ما صلح طلب هستیم و این ایران است که مذاکره نمیکند و بدنبال ناامنی و تشنج در منطقه و جهان است و این خود نشانگر آن است آمریکا بدنبال مشروعیت دادن به خود و حمله نظامی احتمالی خود در آینده علیه ایران است.
اینجا وظیفه رسانههای خودی میباشد که نقشه آمریکا و رئیس جمهور آن را برای مردم کشور شفاف کنند تا بدانند واقعیت سخنان صلح آمیز ترامپ چیست.