تابناک اصفهان: حجت الاسلام محمدرضا زائری، کارشناس فرهنگی و مبلغ مسائل دینی در ستون خود در روزنامه صبح نو نوشت: ماجرایی که درباره دهه سازیهای مذهبی و افزایش ایام عزاداری پیش آمده (گرچه دامن زدن زیادی به آن را انحراف از اصل احیاء شعائر میدانم) از دو زاویه متفاوت قابل فهم است.
از یک نظر همدردی و مواسات با اهل بیت دیده میشود و ارزشمند است و از طرف دیگر نوآوری در مناسک آیینی و بدعت دیده میشود و خطرناک! برای فهم این دو رویکرد باید میان علایق شخصی و مسائل عمومی تفکیک قائل شویم، چنان که ادبیات محفلی و ادبیات عمومی را کاملاً متفاوت میدانیم.
فرض کنید درست روز تولدتان یا سالگرد ازدواجتان عزادار شدهاید و پدرتان را از دست دادهاید، آیا جشن خواهید گرفت ؟ یا مثلاً درست در شب تحویل سال نو مصیبت و عزای عمومی در کشور به وجود بیاید و همه مردم در حال سوگواری و اندوه باشند، آیا روزها و شبهای آغازین آن سال را مانند همیشه جشن میگیرند و پایکوبی میکنند؟
میگویید: خیر، شرایط هرکسی برای سوگوار شدن فرق میکند، زیرا در همان حال که شما برای مصیبت عزیز خود سوگوارید و روز تولدتان را فراموش میکنید، دیگران هیچ احساس مصیبت و اندوه نمیکنند و در زمانی که مردم یک کشور برای یک عزای عمومی جشن سال نو را ترک کردهاند، مردم کشورهای دیگر مشغول شادمانی و خوشحالیاند!
آیا وقتی شما عزادارید و جشن و شادمانی خود را تعطیل کردهاید توقع دارید دیگران هم زندگی خود را تعطیل کنند و مشغول سوگواری شوند؟ طبیعتاً میزان تأثر و اندوه به نسبت آشنایی، معرفت، نزدیکی و انس فرق میکند و کسانی که به حسب معرفت، ایمان، علایق و دلبستگیهایشان احساس تعهد بیشتری به اهل بیت پیامبر دارند، ممکن است به طور طبیعی حتی هر روز هم به تأثر و سوگواری بپردازند اما توقع ندارند دیگران هم به همان میزان متألم باشند.
تا زمانی که این حال یک مسأله شخصی و محدود به محیط خاص و فضای بسته خودشان باشد هیچ کس ایرادی نخواهد گرفت اما زمانی که به یک مسأله فراگیر تبدیل و درحوزه عمومی مطرح شود و بازتاب بیرونی و گسترده پیدا کند، آن وقت به طور طبیعی دیگران حق دارند درباره آن نظر بدهند و اظهار حساسیت و نگرانی کنند.
همان طور که ادبیات محفلی با ادبیات عمومی تفاوت دارد و اقتضائات یک سخنرانی محلی با برنامه تلویزیونی فرق میکند، به همان ترتیب نیز وقتی قرار است در یک موضوع برای مخاطبان گوناگون، سیاست گذاری صورت گیرد ماجرا با زمانی که برنامهای محدود به مخاطبان خاص بوده تفاوت میکند.
با این نگاه، چیزی که مثل سوگواری و مجلس عزای ایام خاص در سطح محدود و برای مخاطبان مشخص قابل دفاع است وقتی در حوزه عمومی و به عنوان یک سنت و سیره فراگیر مطرح میشود، قابل توجیه نخواهد بود.
بدین ترتیب هم مدافعان عزاداری محسنیه برای فرزند شهید دختر پیامبر؟ص؟ حق دارند که یاد این مظلومیت و مصیبت را در فضای مخاطب خاص زنده نگهدارند و هم مخالفان ترویج این بدعتها و دههسازیها حق دارند مانع نفوذش به حوزه عمومی شوند؛ چون در سیاست گذاری حوزه عمومی به مخاطب عام و اقتضائات برنامهریزی بر اساس مشترکات این مخاطب میاندیشند و نگران آیندهای هستند که تکرار و توسعه ایام عزاداری باعث تضعیف جایگاه و حرمت عمومی آن شود.
یادداشت
حجتالاسلام محمدرضا زائری