نقش خانواده در شکل‌گیری خلق و خوی فرزندان
کودکی بی‌تردید مهمترین دوران زندگی انسانها است . زیرا شخصیت هر فردی در این دوران شکل می‌گیرد و نحوه سپری شدن این دوران تأثیر مهمی بر نقش‌پذیری و الگو پذیری‌های انسان در دیگر دورانهای زندگی دارد. این شکل گیری شخصیت و هویت بخشی به کودکان، در خانواده، محیط اجتماعی و مدرسه صورت می‌گیرد. نکات مهمی در تربیت فرزند وجود دارد که اگر آنها را رعایت نکنیم در واقع قدمهای محکمی به سمت تربیت ناصحیح فرزند و بزهکاری خانواده برداشته‌ایم.
کد خبر: ۱۳۷۳۴۵
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۳ 30 November 2015
افسانه افسری کارشناس ارشد مشاوره خانواده درباره نقش والدین بر بزهکاری و ناهنجاری رفتاری فرزندان به تابناک خراسان رضوی گفت: خانواده در واقع الگوی رفتاری کودک هستند پس اگر خواهان رفتاری مناسب از کودک هستید ابتدا الگویی مناسب باشید . علاوه بر این نحوه فرزند پروری تاثیری مهم بر رفتارهای نامناسب کودکان و نوجوانان دارد .

وی افزود: برخی از مشخصه‌های بارز و برجسته شخصیتی افراد بزهکار، خودمحوری، پرخاشگری، هنجارشكنی، فریبندگی ظاهری و عدم احساس مسئولیت می‌باشد. اینگونه افراد به پیامد عمل خود نمی اندیشند، در كارهای خود بی پروا و بی ملاحظه هستند و در پند گرفتن از تجربیات، بسیار ضعیف بوده و در قضاوت های خود یك سویه می باشند. این نوع شخصیت‌ها عمدتاً از محیط اجتماع، خانه و مدرسه فرار كرده، پای بند قواعد، مقررات و هنجارهای اجتماعی نیستند و به دنبال هر چیزی می روند كه جلب توجه كند. حتی در پوشش و سبك و شكل ظاهری خویش، به ویژه در شیوه لباس پوشیدن، آرایش مو و صورت به گونه ای كه خلاف قاعده و خلاف سبك مرسوم سایر افراد اجتماع باشد، عمل می كنند تا جلب توجه نمایند.

این مدرس دوره های تربیت کودک و نوجوان گفت: متاسفانه امروزه شاهد افزایش روابط دختر و پسر و مصرف مواد مخدر در سنین پایین در جامعه هستیم . در اکثر موارد ریشه در خانواده نهفته است . مثل عدم وجود روابط صمیمانه بین اعضا خانواده، تربیت فرزند اشتباه، عدم پایبندی مذهبی، تنش‌های والدین، کمبود محبت و توجه کافی از جانب والدین، خود ارزشمندی کم فرد، اعتماد به نفس کم، عدم کنترل هیجانات و ناآگاهی نسبت به آنها و محیط مدرسه و گروه همسالان و نیز مفهوم اشتباه عشق و دوست داشتن (اغلب نوجوانان عشق را برتر می‌دانند در حالی که عشق نوعی هیجان است و مانند همه هیجانات دوره ماندگاری کمی دارد در حالی که دوست داشتن مفهومی عمیق دارد) عدم شناخت جنس مخالف و نحوه تفکر او. غالبا دخترها احساسی هستند و سریعتر وابسته عاطفی می شوند و رویاپردازی می کنند در حالیکه پسرها به رابطه اینطور فکر نمیکنند . عامل دیگر این روابط متاسفانه ماهواره و شبکه های مجازی است که آرام آرام در فرد رخنه می کند و تفکر او را تغییر میدهد .

وی خاطرنشان کرد: در نتیجه بهتر است آموزش و پرورش به کمک خانواده بیاید و آموزشهای تربیت فرزند و تقویت رفتارهای مثبت را به والدین آموزش داده و با آموزش مهارتهای زندگی در جهت ارتقای خودارزشمندی و خودباوری و تصمیم گیری صحیح و کنترل هیجانات و ... فرزندانمان را توانمند سازد .

افسری گفت: آموزش مهارتهای زندگی، از ساده‌ترین عمل اجتماعی تا پیچیده‌ترین آنها و از بازی‌های کودکانه گرفته تا آموزش‌های تخصصی را در برمی گیرد. بخشی از این آموزش‌ها در خانواده، بخشی دیگر در جامعه و قسمتی نیز از طریق آموزش های کوتاه مدت و بلند مدت مدرسه امکان پذیر می باشد. پر واضح است که هر اندازه جامعه در مرحله پیشرفته‌تری قرار بگیرد، به همان اندازه آموزش‌ها نیز تخصصی‌تر، دقیق‌تر و عمیق‌تر می‌شود. به همین خاطر نیازمندی به آموزش‌های رسمی، از طریق برنامه‌ریزی‌های آموزشی جامع و دقیق‌تر می‌شود.

* توانایی تصمیم گیری سنجیده در تمام سطوح زندگی بر اساس جمع آوری اطلاعات صحیح، سازماندهی، ارزشیابی و نتیجه گیری.

* توانایی مدیریت درگیری با افراد (توانایی گریز از برخورد روش های میانجی گری در درگیری، مواجهه با درگیری و مجادله(

* توانایی مذاکره (رسیدن به توافق با دیگران و بستن قرارداد)

* توانایی کنار آمدن با احساسات و فشارهای روحی. کنترل هیجانات

* توانایی ابراز وجود (توانایی بیان روشن، محکم و در عین حال محترمانه عواطف، احساسات، علایق، نگرش ها و ترس ها و دفاع از خود) توانایی پرهیز از خطر.

* توانایی روشن ساختن ارزش های اعتقادی.

* توانایی ابراز آرزوها و امیدها و تلاش در جهت شکل گیری جریان های مردم گرا برای ایجاد تغییرات مطلوب در شرایط اجتماعی.

* کسب خودآگاهی، خود ارزشیابی و عزت نفس.

* کسب تفکر خلاق و تفکر انتقادی

* برقراری ارتباط با دیگران که از جمله مهم ترین آنها توانایی گوش دادن به صحبت های دیگران است.

این مشاور خانواده ادامه داد: پدران و مادران، باید بر رفتار فرزندان خودشان با مهربانی و احترام به شخصیت آنان و به دور از هر گونه توهین، نظارت کنند و در مقابل، نوجوانان و جوانان هم باید برای کسب آگاهی بیشتر و استفاده از تجربه پدر و مادر، با آنان مشورت کنند. بایستی میان والدین و فرزندان، روابط صمیمی حاکم باشد؛ تا فرزندان بتوانند در یک محیط سالم و قابل اعتماد، به راحتی مشکلات خود را با والدین در میان بگذارند. والدین باید شرایط نسل جدید و واقعیت ها را درک کنند و با هوشیاری و گفت و گوی منطقی با آنان، برای حل مشکل آنان اقدام کنند.
وی خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که واژه پیشگیری به معنای پیش دستی کردن و آگاه کردن از چیزی و هشدار دادن است . پس از کودکی باید والدین فرزندشان را نسبت به برخی رفتارها ی هنجار و بهنجار آگاه نمایند. چه خوب است اگر والدین بجای ترساندن فرزندان خود از پلیس خواهان همکاری بیشتر آنها با مهدکودک و مدارس درجهت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی باشند

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار