مرتضی بخشی
کارشناس ارشد برنامه ریزی و پژوهشگر مسائل شهری
امروزه همه سازوکارهای مدیریت شهری متوجه توسعه پایدار شهری است. مفهوم توسعه پایدارشهری اشاره به فرآیندهایی از توسعه است که بتواند در طولانی مدت ، بدون پیامدها و خسارتهای جدی تداوم یابد.
برندسازی شهر به تصویرسازی مطلوب و مثبت شهر در ذهن سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی داخلی و خارجی می انجامد و بعنوان یک حساب اعتباری مثبت یا منفی تلقی می شود.
دکترحمید لطف اللهیان، شهردار اردبیل ، طی یکسال مدیریت خود بر شهرداری اردبیل تلاش نموده تا برندی جدید از مدیریت شهری را ایجاد نماید ؛ اگرچه برند شهرداری اردبیل را نمیتوان با برند شهر اردبیل یکی دانست اما نقاط اشتراکی نیز میتوانند داشته باشند. در این نوشته سعی دارم تا برندی که شهردار اردبیل برای شهرداری آفریده است راتصویر کنم.
برند در یک عبارت ساده «داستانی» است که برای هر موضوعی ساخته میشود و احساس مردم نسبت به آن داستان ، قدرت برند را شکل میدهد.
برند شهرداری اردبیل، داستان شهرداری اردبیل است که در افکار و اذهان شهروندان اردبیلی پذیرفته شده است ؛ داستانی که توسط شهرداری اردبیل نقل نشده است بلکه تمامی رفتارها، تصمیمها، برخوردها، و فعالیتهای شهرداری در طی مدیریت دکتر لطف اللهیان به ساخته شدن آن داستان کمک خواهد کرد.
داستانی که آغازش با یک اقدام و کلام و فعالیت شهرداری اردبیل رقم میخورد اما تمامی تجارب شهروندان با آن اقدام یا کلام در کیفیت ساخته شدن داستان و برندی که به شهرداری اردبیل زده میشود اثرگذار است. همچنین این داستان تحت تاثیر ارتباطات سینه به سینه و زبان به زبان مردم نیز قرار میگیرد که از قدرت بسیار بالایی نیز برخوردار است.
باید ببینیم دکترلطف اللهیان در پی ساختن چه برندی از خود و مدیریت خود بوده است و آیا این برند همان برندی است که در ذهن مردم پذیرفته شده است یا فاصلهای بین آنها وجود دارد. برای درکاین موضوع باید نگاهی گذرا به رفتار و گفتار مدیریتی وی در یکسال گذشته داشته باشیم.
اقدامات و فعالیتهای شهردار اردبیل بلحاظ پیشبرد اهداف در قالب توسعه اجتماعی و ارتقا فرهنگ شهروندی در سطح و حجمی گسترده سبب شده تا چهره شهر اردبیل بلحاظ فرهنگی تغییر چشمگیری داشته باشد.
این اقدامات شهردار اردبیل در سایه شعار محوری " شهرداری نهادی اجتماعی به جای سازمانی خدماتی " و "توسعه اجتماعی- فرهنگی شهر و شهروندان " ، از شهرداری اردبیل ، سازمانی شهروندمحور و از شهر اردبیل ، شهری با برند فرهنگی ساخته است.
اما سئوال اینجاست که آیا این همه تلاش و فعالیت به ساخت چنین داستانی در ذهن شهروندان اردبیلی منجر شده است؟
آیا شهروندان اردبیلی چنین تصویری از دکترلطف اللهیان و شهرداری اردبیل را باور کردهاند؟
آیا شهروندان به وجود چنین مدیری احساس تعلق و نیاز میکنند؟
آیا شهروندان اردبیلی حاضر به حمایت از چنین برندی و اعلام وفاداری به آن هستند؟
بدون تردید شهرداری اردبیل و دکتر لطف اللهیان در مدیریت خود موفق نخواهند بود، اگر مردم داستان آنها را باور نکنند و چهره به چهره به یکدیگر نقل نکنند و همراه و همدل با مدیریت شهری و اقداماتش نباشند.
چرا که شهروندان مالکان اصلی برند شهری هستند و به عنوان سلولهای شهر و عناصر اصلی سازنده شهر باید حامل چیزی باشند که شهرداری اردبیل در پی آن است. در غیر این صورت تبدیل شهرداری از سازمانی خدماتی به نهادی اجتماعی غیر ممکن خواهد شد و مشارکت شهروندان در امور شهری به حداقل خواهد رسید و شکلگیری مدیری مردمی و عملگرا و توسعه محور تنها واژگانی خواهد بود که توسط نزدیکان شهردار نقل قول خواهد شد نه صاحبان و مالکان اصلی شهر.
حال به زعم نگارنده ، بهتر است شهرداری اردبیل در یک بررسی دقیق به شناخت فاصله برند از نظر مدیریت و سازمان با مردم و شهروندان بپردازد و راهکارهای حذف این فاصله را شناسایی و اجرایی نماید تا تلاشها و منابع صرف شده در شهر به حداکثر فایده خود دست یابد و دارالارشاد اردبیل به شهری با برند فرهنگی- اجتماعی در مقیاس شهرهای تحولگرا و جهانی تبدیل گردد.
به امید آن روز.