«تحت نظارت بانک مرکزی» این عنوان بالا یا ذیل تابلوی موسسات اعتباری یعنی این که همه عملیات بانکی آنان زیر نظر بانک مرکزی است، یعنی این که بانک مرکزی با ذره بین اعمال آنان را رصد می کند، یعنی این که آنان فلان میلیارد تومان در بانک مرکزی سپرده اند تا در روز مبادا، با آزادسازی آن سپرده و عملیاتی کردن اعتبار به یاری شان بیاید.
این «تحت نظارت ...» یعنی آی مردم! اعتماد کنید! آی مردم این موسسه بی شناسنامه نیست، بی هویت نیست، آی مردم! پولی که این جا می گذارید، جایش امن است. یعنی... والا آن امضای پر طمطراق که برای یادگاری زیر و بالای تابلو نقش نمی بندد پس توقع مردم این است که وقتی روز «مبادا» رسید، بانک معظم مرکزی جمهوری اسلامی ایران، به حرمت امضای خود و به احترام مردمی که به این امضاء اعتماد کرده و پول خود را در موسسات تحت نظارت گذاشته اند، پای کار بیاید، نه این که به سکوت برگزار کند یا با شیوه قطره چکانی چنان پول موسسات را آزاد کند، که هر روز شاهد متراکم شدن صفوف مردمی باشیم که برای برداشت پول خود به فلان موسسه هجوم می آورند.
بنده خدایی از اعتماد کنندهگان به
امانتداری یکی از این موسسه ها میگفت: خیلی از مردم که سپرده گذاری بلند مدت
نکرده اند، بلکه «روز شمار» پول خود را که نمی توانستند در خانه- براساس
آموزش ها و توصیه های امنیتی انتظامی- نگهدارند به بانک ها و موسسات تحت نظارت می سپارند،
تا فردا روزی که لازم داشتند، بی استرس، بی حرف و حدیث بردارند، اما
همین مردم امروز با مشکل مواجه شده اند، یکی فرزند بیمار دارد، دیگری باید
پول شهریه دانشگاه فرزندش را بدهد، سومی سررسید بدهی اش شده و باید جواب مردم
را بدهد، آن دیگری باید اجاره خانه بپردازد و ... اما وقتی می خواهند پول خود
را بردارند، یک جواب «نه» می شنوند...
او خیلی حرف داشت من هم توضیح دادم که
موسسات مالی و بانک ها، پول ها را بلوکه نمی کنند تا در گاوصندوق
بگذارند که هر وقت همه سپرده گذاران آمدند، بتوانند «همه» پول ها را پس
بدهند آن ها هم سرمایه گذاری می کنند تا گرهی از مشکلات باز شود،
تا عمران رونق بگیرد و بتوانند سود پول ها را جور کنند. گفتم پول شما را
می گیرند و به دیگری وام می دهند و ... پس نباید توقع داشت به همین
راحتی، همه یک دفعه هجوم بیاورند و پول «همه» هم آماده باشد.
گفتم این موج روانی را باید با تدبیر
به ساحل آرامش رساند، گفتم بارها و بارها در همین کشور و حتی در همین استان خودمان
این مسائل اتفاق افتاده، اما پول از کسی خورده نشده است... گفتم، در دنیا هم از
این قبیل مسائل اتفاق می افتد اما حل می شود، گفتم...، گفت: همه
این ها قبول. اگر سپرده گذاری بلند مدت بود، حرف شما درست، اما سپرده
روزشمار، را باید بتوانیم هر روز نیاز بود برداریم، می گفت بانک مرکزی باید
به یاری موسساتی بیاید که ذیل امضای آن و به اعتبار نام آن پول مردم را گرفته است. نمی شود حالا خود را کنار بکشند. آن بنده خدا و
برخی شهروندان دیگر هم حرفهای زیاد مشابهی داشتند، از سرمایه گریزی این
حوادث، از افزایش ریسک کار در منطقه، از بی اعتمادی مردم حتی به نهادهای مالی
حاکمیتی و ... حال باید از متولیان بانک مرکزی پرسید کجا ایستاده اید شما در
این ماجرا و چه کرده اید و چه می کنید برای پیشگیری از موارد احتمالی
آتی و روز «مبادا»یی که فرارسیده است؟