به گزارش «تابناک تهران»؛ سینمای کمال تبریزی را نمیتوان در ژانر مشخصی تعریف کرد؛ او فیلمساز تجربهگرایی است که در کارنامه خود، آثار متنوع و متفاوتی در ژانرهای گوناگون ساخته است. بااینحال تبریزی بیش از همه بهواسطه دو فیلم «لیلی با من است» و «مارمولک» شناخته میشود و از این حیث او را فیلمسازی موفق در ژانر کمدی میدانند.
کمدیهایی که تبریزی ساخته در دسته کمدیهای اجتماعی- سیاسی قرار میگیرد و هرکدام در زمانه خود روی مرز خط قرمزها حرکت کرده و حتی از آن عبور هم کرده است. توقیف «مارمولک» کمی بعد از اکران عمومی مصداقی از این معنا تعبیر میشود. درواقع او بساط کمدی خود را بر بستر ایدئولوژی و سیاست پهن کرده و بهواسطه سابقه سیاسی و مورد وثوق بودن، از حاشیه امن و تضمین بیشتری هم برخوردار بوده است.
اینک «مارموز» را میتوان در امتداد این دو فیلم قرار داد که بهنوعی سهگانه تبریزی را در ساخت فیلمهای کمدی تکمیل میکند. «مارموز» البته عریانتر و بیمحاباتر، سیاست را دستمایه طنز خود قرار میدهد و کمتر نشانی از کمدی دارد. درواقع فیلم، یک طنز تصویری است که موقعیت کمیک خلق نمیکند و بیشتر مبتنی بر برخی شوخیها و متلکهای سیاسی است که در سطح جامعه یا شبکههای اجتماعی و فضای مجازی میشنویم.انگار برخی از این متلکها به نظر فیلمساز بانمک آمده، آنها را دستچین کرده و برای آنیک موقعیت تصویری خلق کرده است.
«مارموز» بهشدت شلخته و آشفته است و نمیتواند به انسجام درونی در خلق درام برسد. شخصیتپردازیها کلیشهای و بیهویت است و بر اساس تیپ اغراقشده و بهاصطلاح شترگاوپلنگ شکلگرفتهاند که نه با متن چفتوبست میشوند و نه قابلیت ارتباط با مخاطب و تأثیرگذاری روی او را دارند. کاراکتر اصلی فیلم یعنی قدرت صمدی (با بازی حامد بهداد) بدون عقبه ای مشخص به محور قصه بدل میشود؛ او از حیث تیپشناسی سیاسی ملغمهای از جناحها و شخصیتهای مختلف است که در پس چرایی و چگونگی رفتارش منطق سستی وجود دارد.
«قدرت» بهواسطه یک شکست عشقی در دانشگاه و بدون هیچ تفکر هویتمندی به دگردیسی اعتقادی و سیاسی دست میزند و حالا در تب و تاب نماینده مجلس شدن است؛ منطقی سست و بدون پشتوانه عقلانی! همان چیزی که انگار قرار است به پیام اصلی فیلم بدل شود ولی در منطق درونی درام و متن، به ضد خودش تبدیل میشود.