اگر شماهم جزو آن دستهای هستید که فکر میکنید زیباترین جای کشور ساحل مازندران است و بهترین کار برای تفریح و سفر این است که از آپارتمانتان در تهران بیرون بیایید و یکراست بروید توی آپارتمانتر و تمیز دیگری در سواحل مازندران، این مطلب را نخوانید.
یوسف حیدری گزارش نویس
اگر هم یک سفر خوب را سفری با جمع دوستان میدانید که باز خواندن این گفتوگو توصیه نمیشود. ما قرار است با اقبال واحدی و بچههای کوچک و سالمندان برویم جیرفت و خاش و اگر شد به یکی دو گاوداری سر بزنیم و ببینیم چطور شیر میدوشند یا در جادههای چهارمحال و بختیاری میهمان عشایر شویم و کشک بسابیم. سید محمدعلی واحدی معروف به اقبال واحدی را اغلب با برنامههای «صبح بخیر ایران» و «مستقیم آبادی» میشناسیم و هربار او را در یکی از نقاط نادیده ایران دیدهایم. او چهار مرتبه به همه نقاط ایران سفر کرده و بسیاری از جاذبههای طبیعی و تاریخی را از نزدیک دیده و آنها را در کتابی گردآورده است.
به نظر شما فلسفه سفر چیست و سفر کردن چقدر برای پخته شدن شخصیت یک جوان مهم است؟
سفر یک کلاس درس است و سر این کلاس باید با همه وجود آموخت. به نظر من سواد اجتماعی انسان با سفرهای او رابطه مستقیم دارد و کسی که اهل سفر نباشد از داشتن سواد اجتماعی محروم میشود. ممکن است کسی که فارغالتحصیل ادبیات یا ریاضیات است نسبت به آن دانش سواد بالایی داشته باشد اما این فرد تا زمانی که سفر نکند سواد اجتماعیاش افزایش پیدا نمیکند. یک جوان اگر میخواهد مطالعه میدانی کند و نسبت به مسائل اطراف خودش آگاهی پیدا کند، زمینه این تحقیقات و مطالعات میدانی در سفر مهیا میشود. البته این سفر نباید به طی کردن صرف یک مسیر ختم شود. یعنی باید طوری برنامهریزی کنیم که در سفر ناشناختهها را کشف کنیم. باید تکرار را کم کنیم و این جسارت را پیدا کنیم که به جاهایی که اطلاعات زیادی از آن نداریم برویم و شناخت پیدا کنیم. به این ترتیب خود ما به یکی از کسانی که نسبت به آن مکان میتواند اطلاعات بدهد تبدیل میشویم.
خوشبختانه امروز با برنامههایی که روی گوشیهای موبایل نصب میشود میتوان براحتی مسیرهای مختلف را پیدا کرد و از راههای فرعی به سفر رفت. باید سراغ راههای فرعی برویم و ببنیم کجا میروند؟ تجربه من میگوید معمولاً راههای فرعی به روستاهای بکر و زیبا با مردمی خوب و مهربان ختم میشود. روستاهایی که خوشبختانه با امکانات بوم گردی اغلب مشکل اسکان مسافران را هم ندارند و میتوان در این مناطق شبها و روزهای پرخاطرهای را سپری کرد.
جوانان میتوانند این مسیرها را انتخاب کنند و با رفتن به روستایی بکر آنها را در شبکههای اجتماعی معرفی کنند تا زمینه جذب گردشگر به این مناطق فراهم شود. سفرهایی برای انسان مفید است که تکراری نباشد. ضرب المثلی که میگوید «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی» دقیقاً بر این مسأله تأکید دارد که باید به مکانهای جدید سفر کرد و با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف آشنا شد.
متأسفانه برخی از مردم که ویلایی در شمال کشور دارند سفر را رفتن به ویلای شمال میدانند و از خانه خودشان در تهران یا شهرهای دیگر خارج میشوند و دوباره به خانه دیگری میروند. این نوع سفر کردن چیزی به انسان اضافه نمیکند و فقط یک وقت گذرانی و استراحت است ولی کسانی که اهل سفرهای واقعی هستند سختیهای سفر هم برایشان لذت بخش است. سفر، رفتن از یک خانه به خانهای دیگر نیست، تجربه چادر عشایر و خانههای روستایی و میهمانسراهای قدیمی هم میتواند بخش مهمی از سفر باشد. تمام کشور زیباست و نقاط دیدنی همه جای ایران هست. مناطقی که خیلی بهتر و زیباتر از شمال کشور است. لارستان فصل بهار بهشت است، جنوب کرمان، جیرفت، سیستان و بلوچستان و سراوان آب و هوای بینظیری دارند. اگر به خاش سفر کنیم شمال دومی را در این شهر مییابیم. در این شهر هم برنج کاشته میشود، هم خرما هم پرتقال. آنقدر زیباست که قابل وصف نیست.
چه پیشنهادی برای تجربه یک سفر غنی و خاطرهانگیر به جوانان دارید؟
مهمترین حرفی که میتوانم بزنم این است که جوانان سفر رفتن را تنها به همراهی دوستانشان محدود نکنند. در سفر حتماً بزرگترها و کودکان را هم بهعنوان همسفر انتخاب کنید. در کنار بزرگترها میتوانید از تجربههای آنها استفاده کنید و کنار بچهها میتوانید بازی کنید. بازی یکی از لازمههای سفرهای تفریحی است. نباید همه اوقات سفر را به گوشی موبایل و چرخیدن در فضای مجازی گذراند. ما یکی از بازیهایی که در سفرها انجام میدادیم اسم و فامیل بود و هنوز هم خیلی از خانوادهها این بازی را انجام میدهند. این جور بازیها خانوادهها را به هم نزدیک میکند و میتواند لحظات خوبی را برای همه رقم بزند.
در سفرهای نوروزی برخی دوست دارند تا ظهر بخوابند و به این ترتیب هیچ لذتی از سفر نمیبرند. برای اینکه مسافرت خوبی داشته باشید باید برنامهریزی کنید؛ اینکه صبح وقتی از خواب بیدار شدیم چه کاری انجام دهیم و کجا برویم و چه غذایی بخوریم؟ آنهایی که به خارج از کشور سفر میکنند چون لیدرها این برنامهها را برای آنها تعیین میکنند باید براساس همان برنامهها پیش رفت. مثلاً افراد میدانند باید ساعت هشت صبح بیدار شوند چون درغیر اینصورت از صبحانه محروم میشوند یا مثلاً ساعت 10 صبح برای بازدید از یک مکان تاریخی و تفریحی باید آماده باشند. میدانند این برنامهها دست خودشان نیست که نیم ساعت بیشتر استراحت کنند یا هر زمانی که تمایل داشتند برای صرف صبحانه بروند. این فضای برنامهریزی شده در مسافرتها باعث میشود از زمان لذت ببریم. متأسفانه تنها مقصد سفر برخی از جوانان رستورانهاست و اغلب دغدغه آنها خوردن ناهار و شام در رستورانها و غذاخوریهای مختلف است و کنار آن هم قلیان. اینکه فقط به خوردن فکر کنیم و در کنار آن هم به جسم خودمان آسیب بزنیم نه تنها لذتی از سفر نصیب ما نمیکند، بلکه انسان را در معرض بیماریهای مختلف قرار میدهد. اگر گردشگری را در هتل رفتن ببینیم لذتی ندارد. از آپارتمان خانه به آپارتمان هتل رفتن چه جذابیتی دارد؟ بارها در سفر دوستان و خانوادههایشان را بردهام گاوداری تا از نزدیک دوشیدن شیر گاو و گوسفند را ببینند. بچهها توی گاوداری دوشیدن شیر گاو را میبینند و لذت میبردند یا مثلاً توی مزرعه کوبیدن برنج را به آنها نشان دادهام یا درو کردن گندم که همه اینها برای بچهها و جوانها لذت بخش است. اگر برنامه داشته باشیم میتوانیم این زیباییها را ببینیم.
چند بار ایرانگردی کردهاید و به نظر شما ایران چه جذابیتهایی دارد؟
تقریباً چهار بار کل کشور را گشتهام و مراکز استان و شهرستانها را یک دور کامل از نزدیک دیدهام. البته بعضی از روستاها و شهرهای کوچک باقی مانده که اگر فرصتی فراهم شود حتماً سفر خواهم کرد. همیشه برای سفر، جاهای بکر و مکانهایی که کمتر مسافری آنجا میرود انتخاب میکنم. جایی که کمتر دوربین آنجا رفته و هنوز هم طبیعت دست نخورده است. ایران ما کشوری است که بهار، هنوز در برخی مناطق ریزش برف داریم و عدهای اسکی بازی میکنند و همزمان در گوشهای دیگر از کشور آنقدر هوا گرم است که باید شنا کرد و برای خنک شدن به دریا زد.
وجود چنین اقلیمهای متفاوتی خیلی جذاب است. در جاهایی از کشور کویر داریم و میتوان کویر نوردی کرد و جاهایی دیگر جنگلهایی که میشود در جادههای سرسبزش پیاده روی کرد و لذت برد. این پتانسیل بالای ایران است و باید از آن استفاده کرد. اگر میبینید برخی از مردم به گردشگری در کشور رغبت نشان نمیدهند و دوست دارند به خارج از کشور بروند به دو دلیل است؛ اولین دلیل این است که تبلیغ خوبی در این زمینه نمیشود، دوم اینکه اغلب برنامهریزی مناسبی انجام نمیگیرد. البته در چند سال گذشته تورهای ایرانگردی زیادی راه افتاده که با برنامه هستند و تلاش میکنند مسافران از سفر به نقاط نادیده لذت ببرند.