جامعه شاد جامعه پویا

فریبا خاکباز کارشناس اداره کل بانوان و خانواده استانداری یزد
کد خبر: ۱۷۱۷۴
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۵ 29 March 2015
رواج افسردگی در جامعه ایران دلایل و البته بحث‌های متفاوتی ایجاد کرده است. بدیهی است که این پدیده بر آمارهای حاکی از میزان بالای این بیماری در کشور، استوار است و نگرانی هر کنشگر اجتماعی را در رابطه با تبعات مخرب افزایش بیماری افسردگی برمی‌انگیزد. تردیدی نیست که شناسایی و مدیریت دلایل یا علت‌های بروز و شیوع هر بیماری رایج و اثرگذاری مانند افسردگی در هر منطقه جغرافیایی با فرهنگ‌ها و شرایط محیطی و بیولوژیک ویژه خود، از اهمیت بسزایی برخوردار است اما در این‌جا می‌خواهم توجه مخاطب را به اصل خبر افزایش افسردگی در ایران و اعتبار این گزاره جلب کنم. آیا هنگام اعلام، روایت یا مخابره یک یافته علمی، یا نقل قول یا حتی گوش‌دادن به نقل یک رویداد علمی به قدر کافی دقت می‌کنیم؟

همسو با آمارهای عمومی منتشر شده در خصوص گستردگی شیوع بیماری های روانی در کشور،آمارهای جدید ارائه شده نشان می دهد افسردگی شایع ترین اختلال روانی در بین نسل جوان کشور است و بطورعموم میزان افسردگی بین دختران بیشتر از پسران است. در گزارش انجمن روانشناسی ایران آمده است سهم زنان ایرانی از این اختلال روانی سه تا چهار برابر بالا تر از استاندارد معمول است. استاندارد افسردگی زنان بین پنج تا هفت درصد است این در حالی است که افسردگی در زنان ایرانی به 15 تا 28 درصد می رسد. با این تفسیر می توان افسردگی را خطری جدی تلقی کرد چراکه زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند و علاوه بر آن به طور مستقیم تربیت کودکان را نیز در خانواده برعهده دارند.آخرین نرخ شیوع افسردگی که در بین زنان 26 درصد و در بین مردان 15 درصد اعلام شده است و نشان می دهد زنان با اختلافی یازده درصدی رتبه نخست ابتلا به افسردگی در کشور را دارا هستند. برای آسیب شناسی این موضوع باید گفت به دلیل برخی شرایط استان اعم از شرایط آب و هوایی و اقلیم، مردسالاری، نبود فضای تفریح، احساس بی پناهی از سوی مراجع قانونی به لحاظ احقاق حقوق خود می باشد.مطالعه بزرگ و جدیدی که توسط پژوهشگران خبره وزارت بهداشت انجام شده، حاکی از آن بوده که شیوع یک‌ساله اختلالات خلقی که افسردگی بخش عمده آن را تشکیل می‌داده، بیش از ١٤‌درصد است. این میزان شیوع، دست‌کم از نتیجه برخی از مطالعات کشورهای دیگر بیشتر است و فراوانی بسیار بالایی را نشان می‌دهد. با این حال، از آن‌جا که مطالعه مشابهی (از نظر روش‌شناختی) در گذشته انجام نشده است، نمی‌توان درباره افزایش شیوع این بیماری‌ها اظهارنظر محکمی کرد. همچنین برای مقایسه مستدل آمار کشورهای مختلف، لازم است پژوهشی به‌منظور مقایسه مستقیم آنها ترتیب داده شود و نتیجه‌گیری تنها بر پایه مطالعاتی با روش‌های ‌مختلف، دارای محدودیت‌هایی است.

با نگاهی به فهرست بلندبالای عوامل مستعد‌کننده ابتلا به افسردگی، درک دشواری پیمودن مسیر پیشگیری از آن، بسیار ساده می‌شود.همچنین دسترسی مردم به خدمات سلامت روان، ارتقای سیستم غربالگری افراد مبتلا یا مستعد ابتلا و ساده شدن دستیابی به درمان‌های روانپزشکی؛ همگی ازجمله مواردی است که در کنار هم و به شکلی متوازن، مسیر کاهش بار بیماری
افسردگی را هموار می‌کند
.

 

اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار