به گزارش
تابناک یزد،نکته در ادامه نوشته،تب خرید اجناس خارجی آنقدر در میان جوانان ایرانی – و حتی بسیاری از پدر و مادرها که شاید سری هم از اهمیت فلان برند اروپایی در نیاورند – آنقدر داغ است که حتی مکثی کوتاه در این زمینه و مطرح کردن یک پرسش ساده با این مضمون که "چرا کالای داخلی مصرف نمیکنید؟"، بسیار عجیب و حتی مسخره به نظر بیاید اما ماجرا به همین سادگی نیست.
تعریف قدرت در فضای فعلی جهان با گذشتههای دور بسیار متفاوت شده و اکنون دیگر تنها میزان اسلحه و نیروی نظامی کشورها نیست که برای آنان قدرت تولید میکند و احترام جهانی میخرد؛ بلکه این "قدرت اقتصادی" است که میتواند یک ابرقدرت نظیر ایالات متحده را به کرنش در برابر چین کمونیستی وادار کند و حتی چشمانش را بر روی تمام شعارهای آزادیخواهانه و حقوقبشرطلبانهای که میدهد، ببندد.
هر چقدر چرخ کارخانههای یک کشور به سرعت و با توان بیشتری بچرخد، اشتغال بیشتری ایجاد میشود و هر چقدر اشتغال بیشتری ایجاد شود، جامعه از بحرانهای کمتری رنج میبرد. از طرف دیگر، بالا رفتن آمار تولیدات یک کشور میتواند منجر به افزایش صادرات و افزایش دامنه قدرت تاثیرگذاری آن شود.
یکی از مسائل تاسفبار در این میان این است که هیچ آمار رسمی و مستندی از مصرف کالای داخلی طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی وجود ندارد و مراکز مسئولی در این زمینه اساسا اقدامی در راستای جمعآوری اطلاعات نکردهاند تا بتوان با تحلیل و بررسی آمار به یک تحلیل دقیق و جامعهشناختی از علل اقبال عمومی نسبت به کالای خارجی دست یافت.
از سوی دیگر، اگرچه مساله مصرف محصولات داخلی از ابتدای انقلاب در میان مطالبات امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب به طور گسترده وجود داشته اما زمان تاکید مجدد و پررنگ رهبری در این زمینه را باید مربوط به ۹ سال پیش – یعنی سال ۱۳۸۵ – دانست که ایشان صراحتا از مردم و مسئولین خواستند تا در این زمینه به صورت جدی فعالیت کنند.
با این حال و با وجود گذشت حدود یک دهه از این مطالبه محکم و قاطع رهبری، نگاهی به عملکرد اکثر دستگاهها و نهادهای دولتی مشخص میکند که ارادهای جدی در میان مسئولین برای پیادهسازی این فرآیند وجود ندارد. حالا شاید بهتر بتوانیم علت تاکید رهبر انقلاب بر این مساله را درک کنیم. مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارگران، مصرف کالاهای ساخت داخل را یکی از مجاهدتهای ضروری در سال جهاد اقتصادی دانستند و افزودند: «به موازات استقبال مردم از تولیدات داخلی، لازم است کیفیت و مرغوبیت این کالاها، به حد قانع کنندهای برسد.»
ایشان همچنین با درک اینکه در قبال حقیقتی چون لزوم مصرف کالاهای داخلی ممکن است این واکنش منطقی نیز ایجاد شود، بر ارتقای کیفیت کالاهای ایرانی تأکید و از دیگر مسؤولیتهای جامعهی کارگری و کارآفرینان دانستند و فرمودند: «باید کاری کنیم که کالای داخلی در نظر مصرف کنندهی ایرانی و غیرایرانی کالایی مطلوب، بادوام و زیبا باشد که البته دستگاههای دولتی باید پیش نیازهای تحقق این هدف از جمله آموزش مهارتهای مختلف را تأمین کنند.» ایشان تلفیق «هنر و توانایی» ایرانی را زمینه ساز تقویت کیفیت تولیدات داخلی برشمردند و افزودند: «برخی محصولات داخلی دارای قدرت رقابت و برخی دیگر به مراتب بهتر از کالاهای مشابه خارجیاند که باید این ویژگی را به تمامی کالاها و مواد تولیدی خوراکی، پوشاکی و وسایل زندگی تعمیم داد.»
آیت الله خامنهای با اشاره به عدهای که مصرف کالای خارجی را نشانهی نوعی «تشخص و برتری» میپندارند، افزودند: «دلبستگی به تولیدات بیگانه و بیاعتنایی به تلاش کارگر ایرانی، بیماری و عادت بدی است که پول و ثروت کشور را به جیب کارگر خارجی سرازیر میکند.»
البته اهمیت این مساله تا جایی است که حتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز تا پای تحریم خرید کالای خارجی نیز پیش رفته و در پاسخ به یکی از مسائل فقهی، نوشته است: «اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی یا اقتصادی و تجاری اجانب، خوف آن باشد که تسلط بر بلاد مسلمین پیدا کنند، واجب است بر مسلمانان، دفاع به هر نحو که ممکن است، و قطع ایادی اجانب. چه عمال داخلی باشند، یا خارجی.»
با این وجود و با نگاهی جزئی از وضعیت مصرف مردم میتوان به این نتیجه رسید که هنوز تعداد زیادی از مردم تمایل بهسمت کالای داخلی ندارند. مصرف کالاهای خارجی و توجه نکردن به تولیدات داخلی همچون ویروسی در کشور در حال گسترش است و عوارض سوءِ آن در تمامی جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور قابل مشاهده است. اگر به گوشه گوشه منزلمان نگاه کنیم متوجه انواع کالاهای لوکس و ضروری میشویم که در خانههایمان جا خوش کردهاند در حالی که کالاهای داخلی در انبار کارخانهها خاک میخورند و منتظر نگاه ما هستند.
خرید کالای ایرانی و حمایت از تولید داخل در شرایط اقتصادیای که کشور در آن به سر میبرد یک امر کاملاً عقلانی است که مقام معظم رهبری بارها روی آن تأکید کردهاند که متأسفانه مورد غفلت واقع شد و ما شاهد جولان کالاهای وارداتی در بازارهای داخلی هستیم، در حالی که کالاهای مشابه داخلی مورد استقبال خریداران قرار نمیگیرد و کشور با مشکلاتی همچون بیکاری مواجه است.
امروزه مصرف کالای خارجی به منزلهی عدم مصرف کالای مشابه داخلی است. عدم مصرف کالای مشابه داخلی نیز به معنی تعطیلی صنایع داخلی، بیکاری جوانان و نیروی انسانی و وابستگی به خارج در جهت تأمین نیاز و تداوم مصرف ثروت ملی یعنی نفت و تشدید فزایندهی وابستگی به بیگانه و به نفت و مرگ تدریجی اقتصاد و جامعه خواهد بود.
بنابراین و با وجود برخی از قوانین حمایت از صنایع داخلی، باید:
۱- با فرهنگ سازی میل تقاضای مؤثر را از کالای خارجی به داخلی تبدیل کرد. باید توجه نمود که دلیل برجستگی این مسأله به عنوان یک مجاهدت در جهاد اقتصادی وجود اهداف دشمن در ورای قضیه برای شکستن دژ اقتصاد ما است. اگر مصرف کالای خارجی باب شود دیگر دروازهی بستهای برای اقتصاد در جهت دفاع باقی نمیماند.
۲- در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز باید توجه شود که «حمایت اقتصادی» یکی از وظایف تنظیم بازار دولت اسلامی است. حمایت معقول و زمینه ساز کسب قدرت رقابت باید پیاده شود.
۳- باید توجه شود که هزینهی فرصت مصرف یک کالا برای اقتصاد بسیار سنگین است از این رو اگر مشابه داخلی وجود دارد باید بیش از هر چیزی به فکر برتری دادن کالای داخلی بر خارجی باشیم.
در مجموع باید گفت که مصرفگرایی آن هم در زمینه خرید کالای خارجی، به دلایل مختلف در تاروپود جامعه ایرانی جا خوش کرده و برای زدودن این مساله لازم است تا تدبیری مهم و اساسی هم از سوی مسئولین و هم از سوی مردم صورت بگیرد؛ اقدامی که اگر نتوان به سرعت درباره آن برنامهریزی و تصمیمگیری کرد، قطعا باید به انتظار روزی بنشینیم که برای واردات فلان کالای غیرضروری – که بر حسب عادت تبدیل به بخش ثابت زندگی مردم شده است – مجبور به اعطای امتیازات سیاسی و اطلاعاتی به کشورهای دیگر باشیم؛ همانطور که شاه قاجار منافع ملی ایران را به تاراج گذاشت تا چند روزی را در خیابانهای پاریس قدم بزند.